مصاحبه با ریاست کل سازمان تورم و گرانی در کشور
- برای شروع توضیحاتی راجع به تشکیل این مجموعه بفرمایید.
- بله. بنده خیلی خوشحال هستم که این مجموعه تشکیل شده و نمی توانم شادیم را تحمل کنم و اگر دوربین ها خاموش شوند کمی بشکن می زنم و سرحالتان می آورم! یادم می آید از بچگی همیشه دوست داشته ام رئیس باشم. که شکر الهی این توفیق نصیبم شد که در خدمت مردم باشم و روی سرشان سوار شوم!
- علت تشکیل این سازمان را چگونه ارزیابی می کنید؟
- بله. ما بعد از تحقیق و بررسی بسیار به این نتیجه رسیدیم که همه چیز باید سازماندهی شود و با برنامه ریزی پیش برود. متاسفانه مساله تورم در کشور ما بسیار بی حساب و کتاب پیش می رفت و همه چیز بدون نظم و قانون خاصی وَرَم می کرد! که خوشبختانه این سازمان در همین راستا تشکیل شد و در آن راستا نیست و این خیلی به نفع همه است!
- در مورد اهداف و برنامه های سازمان بیشتر توضیح دهید.
- بله. هدف اصلی ما همین است که یک بار عرض کردم. دیگر تکرار نمی کنم. به طور کل ما برنامه های زیادی برای گران کردن اجناس و خدمات و غیره و ذلک در کشور داریم. یکی از روال های غلط در جامعه ما این بود که همه چیز به طرز ناگهانی در شب عید و به مناسبت سال جدید گران می شد. خوب این طبیعتا ضربه ی بزرگی به روح ملت بود! ما تصمیم داریم که به قوه الهی کاری کنیم که این ضربه کم کم وارد شود و مردم را از پای در بیاورد. یعنی در طول سال به تدریج همه چیز گران شود که مردم شب عید یهو شکـّه نشوند! مثلا به جای این که در سال جدید 20% روی قیمت و پوشاک و خوراک و غیره وذلک برود، طبق برنامه ریزی، روزی 1% به قیمت همه چیز اضافه شود که سالیانه می شود 365% و در سال کبیسه می شود 366%! که خیلی هم رقم تکان دهنده ای نیست. ما رقم تکان دهنده تر از این هم داریم که آدم را از صندلی به زمین می اندازد!
- یعنی شما در صدد برطرف مشکل گرانی نیستید؟
- بله. اول از همه بگویم به نظر من اصلا این که به گرانی به دید یک معضل نگاه کنیم خودش یک معضل است! ما معتقدیم که باید با مسائل باز برخورد کنیم. از بین بردن تورم در حقیقت پاک کردن صورت مساله است و ما اینجا نیامده ایم که این کار را بکنیم. ما می خواهیم صورت مساله تا حد ممکن پر رنگ شود که تکلیف همه روشن شود. این طور نباشد که مثلا گوجه گران شود ولی خیارهمان قیمت بماند! این طوری مردم مجبورند سالاد بدون گوجه بخورند. ما معتقدیم مردم یا نباید سالاد بخورند یا اگر می خورند همه چیز داشته باشد!
یک زمانی بود همه کارها مخفیانه و یواشکی انجام می شد، مثل همین گرانی. اصلا معلوم نمی شد منشأش کیست و کجاست. یا چه کسی پول ها را بالا می کشد و فرار می کند! اما الان که علم پیشرفت کرده و جوامع رو به رشدند، همه به این نتیجه رسیده اند که دولت باید با مردم روراست باشد. همه چیز باید کم کم شفاف و واضح شود. من به غلط و درستش کاری ندارم، هر کاری باید از طریق قانون انجام شود. بر فرض مثال من حق ندارم بدون قانون، شهریه دانشجوهای شبانه و عصرانه و آزاد و ولگرد! و غیره و ذلک را بی جهت زیاد کنم. اما اگر یک قانون خوبی در این زمینه تصویب شود، این کار مشکلی ندارد. که ما در صدد نوشتن اساس نامه ای برای این کار هستیم.
- برنامه های دیگر شما برای تورم چیست؟
- بله. ببینید کاری که ما قرار است بکنیم این است که رسما همه چیز را گران کنیم. که این در راستای همان صداقت ما با ملت است. توی پرانتز بگویم که همه اش هم زیر سر این بنزین مادرمرده است! اگر گران شود کار ما خیلی راحت می کند. پرانتز را می بندم.
حالا این که چرا می خواهیم گران کنیم، بحث دیگری است. ببینید الان جامعه طوری شده که جوان های ما خیلی مرفه بی درد شده اند! به خصوص این دو سه نسل اخیر! اصلا نمی دانند درد چیست. تا دندانشان درد می گیرد، مسکن می خورند. این چیزها لازم است برای جوانان تا کمی درد را حس کنند و حتی زیر فشار این درد له شوند. درد موجب تقرب بندگان است. هر چقدر میزان تورم در کشور بالاتر باشد، جامعه بیشتر تصفیه می شود!
البته ناگفته نماند که هدف این سازمان پخش عدالت است. ما نمی گذاریم یک عده این وسط سود کلان ببرند و بقیه با بیچارگی زندگی کنند. ما بنا داریم این سودهای حاصل از گرانی وارد سازمان شود و همه اش را خودمان بالا بکشیم. این طور کل جامعه یک دست می شود و اصلا خط فقر دیگر معنایی ندارد. اصلا عدالت یعنی همین. اگر همسایه شما نتواند مرغ بخرد شما هم نباید بتوانی بخری. عدالت یعنی تساوی. ما همه پول ها را به طور مساوی بین خودمان تقسیم خواهیم کرد. این طوری به نفع همه است!
- در مورد بنزین که اشاره کردید، اگر ممکن است جریان سهمیه بندی و این که اصلا چرا باید بنزین گران شود را توضیح دهید.
- بله. ببینید این جریان سهمیه بندی و این جور قضایا به من و شما ربط ندارد! علت گران شدنش هم خیلی ساده است. همیشه باید یک تعادلی بین انرژی های کشور باشد. وقتی انرژی هسته ای ارزان شده، معلوم است که بنزین گران می شود! از طرف دیگر، ببینید مردم ایران همیشه در صحنه هستند. خوب همین یک عاملی است که موجب مصرف بیش از حد بنزین شده. من نمی دانم چرا مردم علاقه دارند این قدر در صحنه باشند! اگر یک کمی مراعات کنند، خوب بنزین کمتر گران می شود!
- سئوالی هم در مورد شهرام ج...
- بله. ببینید من خودم شهرام را می شناسم. ما از بچگی با هم سر بچه های محل کلاه می گذاشتیم. بعضی اوقات هم برمی داشتیم! این شهرام فقط یک مشکل داشت و آن همینی بود که الان عرض کردم. کارهایش قانونی نبود. من بارها بهش توصیه کردم که بیاید با من کار کند اما گوش نکرد. آخرش هم این طور شد. و الا اگر از مجرای قانون حرکت می کرد، کسی هم دنبالش نبود. مثل من که این جا سر و مر و گنده جلوی شما نشسته ام!
- سئوال این جاست که ایشان چطور توانستند فرار کنند؟ آیا امکان پیدا شدن ایشان هست؟
- بله. این که چطور توانستند فرار کنند والا روح من هم خبر ندارد. ما آخرین تماسی که داشتیم، ایشان صحیح و سالم آن ور مرز بودند و من خبر دقیق تر ندارم!
اما حالا این که بدویم دنبال ایشان و پیدایشان کنیم به نظر من کار درستی نیست. ببینید الان کل ملت افتاده اند دنبال یک شهرام! خبر ندارند که الان از یک گوشه دیگر یک بهرام سبز می شود! توصیه من این است که ما باید هشدار باشیم. بیدار باشیم. این قدر نخوابیم.
- در آخر، اگر حرف دیگری دارید...
- من به نوبه خودم بازگشت انرژی هسته ای را به کشور تبریک می گویم. من مطمئنم تا چند سال دیگر این انرژی نیاز داخل را تامین می کند و به خودکفایی می رسیم و می توانیم صادرات داشته باشیم. به زودی شاهد خواهیم بود که این انرژی در قالب های مختلف اعم از توپ، تانک، مسلسل و غیره و ذلک به خارج از کشور پرتاب... ببخشید صادر می شود!
من حرف دیگری ندارم و از آن جا که دوست ندارم ریا شود و رسانه ها چهره مرا ببینند، تقاضا می کنم آن دوربین را بدهید تا خورد و خمیرش کنم تا درس عبرتی بشود برای سایرین!
...
پیوست: هی هر چه می خواهم چیزی نگویم، نمی گذارند!